نشست مهر با كارگردان مستند حرفه ای ؛
نمی توان فیلم فلسفی جذاب ساخت سوژه ای که اجازه نداد به او نزدیک شویم
هنر شهر: مسعود طاهری کارگردان مستند حرفه ای با اشاره به چالش های ساخت مستندهای فلسفی درباره ی همکاری با محمدعلی امیرمعزی در این مستند توضیح داد.
خبرگزاری مهر- گروه هنر- ندا زنگینه؛ فیلم مستند «حرفه ای» به کارگردانی مسعود طاهری پرتره ای از محمدعلی امیرمعزی شیعه پژوه ایرانی مقیم فرانسه است که در هجدهمین جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» رونمایی گردید.
مسعود طاهری در کارنامه کاری خود ساخت مستندهایی مانند «شرقی» در رابطه با توشی هیکو ایزوتسو فیلسوف ژاپنی، مستند «مستشرق» در رابطه با هانری کوربن فیلسوف و اسلام شناس فرانسوی و مستند «الکافی» در رابطه با سرگذشت کتاب «الکافی» مهم ترین کتاب از کتب اربعه شیعیان را دارد.
به بهانه ساخت مستند «حرفه ای» نشستی با حضور مسعود طاهری به همت گروه هنر و دین و اندیشه خبرگزاری مهر برگزار شد که در آن کارگردان به بررسی رویکرد خود در ساخت مستندهای فلسفی و چگونگی ایجاد تعادل بین جذابیت بصری و عمق محتوایی اثر پرداخت. او همینطور ضمن اشاره به ساخت مستندهایی مانند «حرفه ای» و «الکافی» از تجربیات خود در رویارویی با مخاطبان مختلف و محدودیت های مالی و فنی در ساخت این آثار گفت.
در ادامه قسمتهایی از این نشست را می خوانید:
* آقای طاهری با عنایت به این که شما در مستندهایتان سراغ موضوعات فلسفی و خاص می روید، در شیوه روایت و فرم تلاش می کنید جذابیتی هم برای مخاطب ایجاد کنید؟ به صورت مثال در مستند «حرفه ای» شما مصاحبه های طولانی با محمدعلی امیرمعزی داشتید، چگونه تلاش کردید تا روایت این اندیشمند برای مخاطب جذاب شود؟
قطعاً پرداختن به مسایل فلسفی برای یک جامعه بسیار ضروریست و دلیل انتخاب این موضوع ها برای ساخت مستند همین است. هدف ما در این مستند صرفا جذابیت نبود. برخی انتقاد می کنند که چرا این فیلم طولانی است اما من معتقدم که تک تک جملات این مستند برای کسی که دغدغه این مورد را دارد، مهم هستند. نمونه هایی از مستند «حرفه ای» شاید برای همه مردم جذابیت نداشته باشد چونکه اطلاعات زیادی عرضه می کنند که برای قشر نخبگانی است. در حال حاضر هم شاید زیر یک درصد جامعه این فیلم را تماشا کرده باشند اما می دانم که در آینده دامنه مخاطبان این مستند گسترش پیدا می کند همانطور که در جشنواره «سینماحقیقت» هم بسیاری از مخاطبان به تماشای فیلم نشستند و تنوع کسانیکه در سالن حضور داشتند برایم جالب توجه بود.
شما وقتی می خواهید برای عموم مردم و قشر نخبگانی فیلم بسازید باید تعادلی میان این ۲ گروه ایجاد کنید. مشکلی که وجود دارد اینست که سینما یک مقوله کمی گرا است و طبیعتاً حالا فیلم هایی مانند «هفتاد سی» و فروش گیشه اولویت بیشتری دارد اما فلسفه یک مقوله کیفی است. درنتیجه وقتی شما می خواهید این ۲دو مقوله را باهم درآمیزید، به مشکل می خورید. برخی ادعا می کنند، می خواهند یک فیلم فلسفی بسازند که مخاطب زیادی داشته باشد اما در واقع این اتفاق ممکن نیست و من هم چنین ادعایی ندارم. به عقیده من در سینمای ایران تنها کسی که فلسفه می داند و فیلم فلسفی ساخته است احمدرضا معتمدی است. این فرد حکایت سینمای فلسفی در ایران است و وقتی به سرنوشت خود او و آثارش نگاه کنید به وضعیت فیلم فلسفی در ایران پی می برید.
به عقیده من در سینمای ایران تنها کسی که فلسفه می داند و فیلم فلسفی ساخته است احمدرضا معتمدی است. این فرد حکایت سینمای فلسفی در ایران است و وقتی به سرنوشت خود او و آثارش نگاه کنید، به وضعیت فیلم فلسفی در ایران پی می برید
طبیعتاً من هم برای جذب مخاطب تلاش می کنم اما باید این حقیقت را قبول کنم که اگر بخواهم سراغ جذب حداکثری مخاطب بروم حرف اصلی را که می خواهم در فیلمم بزنم شهید می شود به صورت مثال در مستند «الکافی» من تلاش کردم مخاطب عمومی را هم در نظر بگیرم و این کتاب و تاریخ شیعه را هم به زبان ساده تر معرفی کنم، درنتیجه برای جذب مخاطب در فیلم از بازسازی و مصاحبه با آدم های مختلف استفاده کردم اما بعد از اکران آن متوجه شدم فیلم باز هم مخاطب محدودی دارد که بیشتر جامعه طلاب و … هستند. البته یک خاطره جالب هم برایتان تعریف کنم که یک روز در حوزه علمیه اصفهان اکران مستند «الکافی» را برگزار کردیم. درعین ناباوری کنار طلاب، برخی خانواده ها هم برای تماشای فیلم آمده بودند و تا آخر مستند را تماشا کردند. بعد از پایان اکران بعضی از آنها به من می گفتند خدا خیرت بدهد ما نمی دانستیم تشیع ۲۰۰ سال در ایران عمر داشته است بلکه فکر می کردیم که از زمانه صفویه در ایران شروع شده است. این مستند را اگر کنار مستندی مانند «ضد قهرمان» بگذارید که مبحث حساسی دارد و الان پرطرفدار شده است، اساسا نمی تواند برای عموم مردم جذاب باشد اما همچنان من مانند پیامبر (ص) در مکه می خواهم آدم ها را تک به تک جذب مستندهایم کنم و کیفیت این مخاطبان برایم مهم تر است.
* مسئله من اینست که در مستند «حرفه ای» برای یک روایت سینمایی جذاب می توانستید به جنبه های مختلف زندگی شخصی مانند امیرمعزی بپردازید. چرا با خانواده او و همسرش مصاحبه نکردید و وارد خانه این اندیشمند نشدید که مخاطب از این طریق بیشتر با او همذات پنداری کند؟
کسانی که امیرمعزی را می شناسند همواره به من می گویند که چیزی شبیه به معجزه است که این آدم مقابل دوربین تو آمده است. آقای امیرمعزی حتی در ارسال اطلاعات و متریال برای مستند هم بسیار آدم سختگیری بود و همکاری کمی با ما داشت. یک روز به او گفتم که ساخت این فیلم به اتمام رسید اما شما ۲ تا عکس به ما ندادید. (می خندد) بعد از این حرف او یک عکس از همسرش، پدر و خواهر و برادرش برای ما فرستاد که در فیلم می بینید. آقای امیرمعزی از همان اول به من گفته بود که مسعود برای ساخت این مستند دور خانواده من را خط بکش و من هیچگاه دلیل این حرف او را متوجه نشدم.
کسانی که امیرمعزی را می شناسند همواره به من می گویند که چیزی شبیه به معجزه است که این آدم مقابل دوربین تو آمده است. آقای امیرمعزی حتی در ارسال اطلاعات و متریال برای مستند هم بسیار آدم سختگیری بود و همکاری کمی با ما داشت
درواقع امیرمعزی مانند یک قلعه بزرگ می ماند که ورود به آن خیلی سخت است. او اتفاقاً با آدم ها بسیار خوش برخورد است اما می توانید از همان دور با او ارتباط برقرار کنید نه نزدیک. هنگامی که ما در پاریس فیلمبرداری می کردیم روزی قرار شد که با همسرش صحبت نماییم اما ابتدا اظهار داشت که خانم من نقاش است و منزل ما همیشه شلوغ و به هم ریخته است بنابراین چند روز بعد برای مصاحبه بیایید. بعد از آن هم به ما اظهار داشت که میهمان به خانه ما آمده و نمی توانید به اینجا بیاید. من هنوز هم متوجه نشده ام که دلیل این کار او چه بود.
* با توجه به این خصوصیت های اخلاقی آقای امیرمعزی چه روندی را طی کردید که او را مقابل دوربین بیاورید؟
ما ابتدا قرار بود که در رابطه با هانری کوربن و توشی هیکو ایزوتسو با او مصاحبه نماییم و بنابراین کمی با ما همراهی کرد. او در رابطه با کربن حرف های عجیبی زده است که هنوز منتشر نشده است. این را هم بگویم که مقرر است همه آن مصاحبه ها تبدیل به یک کتاب شوند که به شکلی شناخت نامه امیرمعزی است و حاصل ۲۰ ساعت مصاحبه ما در پاریس با او است.
* با عنایت به این که در پاییز سال ۱۴۰۱ و مقطع زمانی خاصی با او مصاحبه کردید، صحبت هایی وجود داشت که به شما بگوید در مستند آنها را منتشر نکنید؟
ما در زمان اعتراضات سال ۱۴۰۱ ایران به فرانسه رفتیم و او حرف های زیادی در رابطه با مسایل سیاسی و اجتماعی ایران زد که ما این حرف ها را در مستند قرار ندادیم البته به این علت که زمان مستند طولانی تر می شد
بله. ما در زمان اعتراضات سال ۱۴۰۱ ایران به فرانسه رفتیم و او حرف های زیادی در رابطه با مسایل سیاسی و اجتماعی ایران زد که ما این حرف ها را در مستند قرار ندادیم البته به این علت که زمان مستند طولانی تر می شد اما همچنان صحبت ها و ویدئوهای حاشیه ای و مهمی داریم که جایی منتشر نشده اند.
* شما که راش های زیادی در اختیار دارید نمی توانید با تدوین مجدد یک نسخه جذاب مناسب عموم مردم تولید کنید یا از طرفی موضوعاتتان را به شکل اپیزودیک بسازید؟
خیلی ها این پیشنهاد را به من داده اند اما حقیقت اینست که ما با محدودیت مالی مستند می سازیم. برای ساخت چند نسخه هم به لحاظ مالی و هم فکر و ایده احتیاج به بودجه زیادی داریم. من به شخصه در رابطه با ایزوتسو، هانری کربن و امیرمعزی و حتی الکافی اطلاعات زیادی در اختیار دارم که هرکدام از آنها می تواند تبدیل به سریال یا کتاب شوند. شاید باورتان نشود اما برای ساخت مستند «حرفه ای» با یک تیم کاملا محدود به پاریس رفتیم و حتی کسی نبود که زمان فیلمبرداری از وسایل و تجهیزات ما مراقبت کند. من به شخصه نسبت به کم و نقصهای فنی مستند واقف هستم.
* برای پخش مستندهایتان از شبکه نمایش خانگی و تلویزیون هم اقدامی انجام گرفته است؟ متاسفانه فیلمهای من را شبکه نمایش خانگی هم بخش نمی کند چونکه اعتقاد دارند که مخاطب ندارد. مستند «الکافی» را به تلویزیون عرضه کردیم اما اعلام نمودند که این مستند به دردشان نمی خورد!
منبع: هنر شهر
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب