اصغر بختیاری:
اگر آوینی امروز بود از حقیقت دفاع می کرد نه شعار
هنر شهر: اصغر بختیاری یکی از دوستان نزدیک شهید آوینی معتقد می باشد که اگر آوینی امروز زنده بود، از فیلم ها و جریان هایی که ریشه در حقیقت دارند، حمایت می کرد.
اصغر بختیاری مستندساز و از دوستان نزدیک شهید مرتضی آوینی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ی میراث این شهید عنوان کرد: میراث شهید آوینی برای سالیان هنر انقلاب چیزی فراتر از چند اثر هنری یا مجموعه ای از مستندها است. او یک ساحت فکری، نگاهی تازه به هنر و روحی مومنانه در حوزه فرهنگ و روایت را به یادگار گذاشت که هنوز هم الهام بخش است. مفهوم هنر متعهد و قدسی وی عنوان کرد: آوینی، هنر را ابزاری برای هدایت می دید نه فقط برای سرگرمی یا زیبایی شناسی. او معتقد بود هنر انقلاب اسلامی باید انسان را از «منِ دنیازده» به طرف حقیقت، فطرت و نور الهی ببرد. او با قدرت از هنر قدسی دفاع کرد؛ هنری که با نیت خالص در خدمت حقیقت و شهادت است. بختیاری درباره ی «روایت فتح» اشاره کرد: در مستندهای «روایت فتح» شهیدآوینی روایتی تازه خلق کرد. او راوی نبود بلکه صدای وجدان و دلِ مردمان این سرزمین بود. این نوع روایت که هم شاعرانه بود و هم حقیقت محور الگوی خیلی از فیلمسازان پس از او شد. شهید آوینی در گمنامی زمان دفاع مقدس به همراه دوستانش خالق شاهکار «روایت فتح» بود. تأسیس گفتمان «غرب زدایی از هنر» این مستندساز اشاره کرد: آوینی در نوشته هایش بویژه در مجله «سوره» به شدت به نقد هنر مدرن غربی پرداخت. او معتقد بود که فرهنگ غربی با تمام ظواهرش روح انسان را از معنا تهی می کند و این نگاه مبنایی شد برای ایجاد گفتمان جدیدی در عرصه نقد هنر و رسانه. از او دعوت نمودند در دانشگاه هنر تدریس کند ولی خیلی زود به سبب اختلاف نظر از آنجا جدا شد.
ایمان به انسان انقلابی بختیاری با بیان خاطره ای از شهید آوینی عنوان کرد: در نگاه آوینی انسان انقلابی کسی بود که میان زمین و آسمان پل می زد. وی در شهدا بویژه رزمندگان گمنام، تجلی این انسان را می دید و معتقد بود که هنر انقلاب باید در خدمت تصویر و تبیین همین انسان باشد و در تمام متن ها می توانید شاهد نگاه ایشان باشید. آخرین ساخته شهید آوینی متن مستند ۶ قسمتی «شهری در آسمان» را اگر بخوانید به نظرم بی بدیل است. من شاهد قسمتی از نوشتار متن ها در دل شب در مهمانسرای فرمانداری خرمشهر بودم که با چه سوزی می نوشت «ای شهید، ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای. دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش. خرمشهر شقایقی خون رنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد … اینجا زمزمی از نور پدید آمده است. در اطراف آن قبیله ای مسکن گزیده اند که نور می خورند و نور می آشامند.» جسارت در مرزبندی فکری این مستندساز با اعلان اینکه آوینی اهل تعارف نبود، اظهار داشت: شهید آوینی صریح، دقیق و با شجاعت و صداقت گفتار در مقابل التقاط فکری دنیاگرایی در هنر و سطحی نگری فرهنگی ایستاد. این جسارت هنوز هم برای هنرمندانی که می خواهند «با ایمان» بیندیشند و خلق کنند، راهگشاست. بختیاری در جواب این پرسش که اگر شهید آوینی امروزه بود از چه جریان های فکری و آثار سینمایی حمایت می کرد، توضیح داد: شهید آوینی همیشه آن جایی ایستاده بود که «حق» در مظلومیت بود، نه جایی که «شهرت» بود. نگاهش همیشه با شاخص «ایمان»، «آگاهی» و «تعهد» می سنجید، نه با «میزان فروش» یا «جایزه های خارجی». اگر آوینی امروز بود، احیانا از فیلم ها و جریان هایی حمایت می کرد که ریشه در حقیقت داشتند، نه شعار. آوینی از شعاردادن بدون عمق بیزار بود چون انسانی صادق بود. یادم است در مستند «شهری در آسمان» همکاری لازم با ما نمی شد. یک روز غروب در خرمشهر گفتم حالا که نمی شود این مستند را بسازیم، برویم. یک جمله به من اظهار داشت که «اگر در کل این عالم یک مادر شهید مرا دعا کند برایم بس است». یعنی این که من به تکلیف عمل می کنم و در همان روزها که کار قفل شده بود شبی با راز و نیاز از خدا خواست و جواب گرفت و راه ما هموار شد.
انتقاد آوینی از کمدی های بی محتوا وی متذکر شد: او از آثاری که با تقلید از سینمای غرب ساخته می شوند، بدون درک مبانی دینی و فرهنگی خودمان، انتقاد می کرد. یادم هست از فیلم «دیده بان» حاتمی کیا تعریف می کرد. «قصه های مجید» و فیلم «نیاز» را دوست داشت. او عاشق روایت انسان بود، اما نه انسانِ بی پناهِ بی نور. مخالف ابتذال و پوچی بود و اهل شعار نبود. از جریان فیلم های فقط کمدی بی محتوا یا پرزرق و برق که انسان را از فکر کردن به هستی بازمی دارند، عبور می کرد. آوینی از هنری که به ابتذال رضایت بدهد بیزار بود. این مستندساز متذکر شد: شاید آوینی اگر امروز بود در کنار فیلمسازان گمنامی قرار می گرفت که با هزینه های اندک اما با دل پر فیلم هایی درباره ی ایمان، خانواده، عدالت یا حتی غربت حقیقت می ساختند. بختیاری درباره ی دلیل ماندگاری «روایت فتح» اظهار داشت: دلیل ماندگاری «روایت فتح»، فقط در قاب تصویر و صدای راوی خلاصه نمی گردد. «روایت فتح» ماندگار شد چون از جنس حقیقت بود و از دل ایمان جوشید. چند نکته اساسی موجب شد که این مجموعه، نه فقط یک اثر مستند، بلکه یک قطعه از روح جمعی ملت ما بشود. صدای آوینی صدای یک خبرنگار نبود بلکه صدای انسانی بود که در میدان حضور داشت، شهدا را می شناخت، غبار جبهه را دیده بود و با چشم دل، حقیقت را لمس کرده بود. او تحلیل و قضاوت نمی کرد بلکه با زبان دل روایت می کرد. آوینی با دوربینش شعر می گفت وی ادامه داد: «روایت فتح» فقط تصویری از میدان جنگ نبود بلکه آیینه ای بود که پشت جبهه را هم نشان می داد. دل مادران، اشک هم رزمان، لبخندهای میان خمپاره و ایمان در دل شب های بی برق، ایمان و معنا، لایه پنهان این تصاویر بودند که آوینی آنها را در قاب جا می داد. آوینی با قلمش فیلم می ساخت و با دوربینش شعر می گفت. او بلد بود چگونه در دل یک صحنه سخت جنگ، جمله ای بنویسد که سال ها بعد، در دل جوانی که جبهه را ندیده هم بغض بوجود آورد. درحقیقت هیچ چیز به اندازه اخلاص ماندگار نیست. آوینی و تیمش دنبال جایزه، شهرت یا مخاطب نبودند بلکه آنها کار می کردند برای خدا و خدا هم اثرشان را جاودانه کرد. بختیاری در آخر با اشاره به خاصیت های «روایت فتح» عنوان کرد: «روایت فتح» تصاویر بی واسطه داشت و تدوین های پر زرق و برق، نورپردازی حرفه ای و جلوه های ویژه نداشت. اما آن چه داشت، نفس گرم حقیقت بود. بیننده حس نمی کرد با یک فیلم طرف است بلکه احساس می کرد که دارد واقعیت را لمس می کند.
منبع: هنر شهر
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب