شاهکارهایی که حتما باید بشناسید

شاهکارهایی که حتما باید بشناسید به گزارش هنر شهر، در طول تاریخ آثار هنری خلق شده اند که مشخصا نسبت به سایر آثار برتری یافته اند. این برتری چه به علت مهارت باورنکردنی هنرمند در خلق آن باشد و چه به علت فرهنگ مهم دخیل در آن یا لحظه تاریخی مرتبط به آن، نمی توان انکار کرد که بعضی از آثار هنری مشهور اثری پاک نشدنی در تاریخ از خود به جای گذاشته اند.


به گزارش هنر شهر به نقل از ایسنا، اگر قرار باشد لیستی از مهم ترین های تاریخ هنر تهیه نماییم، تنوع آثار هنری مجسمه های یونان باستان را شامل می شود و حتی به شاهکارهای امپرسیونیستی، می رسد. با یادگیری بیشتر در مورد این آثار هنری، از جنبش های هنری مهمی همچون رنسانس ایتالیا، رئالیسم، امپرسیونیسم و کوبیسم و خیلی از جریان های دیگر مطالعه خواهید کرد.
در ادامه به جزئیات و تاریخچه بعضی از مهم ترین شاهکارهای تاریخ می پردازیم:

«شام آخر» اثر «لئوناردو داوینچی»


لئوناردو داوینچی در دوران «رنسانس ایتالیایی» تعداد بی سابقه ای اثر خلق کرد. در میان کارنامه خیره کننده و ظاهرا بی انتها او سه اثر وجود دارد که از سایرین متمایز است: «مونالیزا»، یک پرتره نقاشی شده، «مرد ویترویوسی» ( یک طراحی علمی) و «شام آخر» (یک فرسکو مذهبی).
از زمانیکه روند حلق «شام آخر» در اواخر قرن پانزدهم میلادی به پایان رسید، این اثر هنری همواره مخاطبان را مجذوب خود کرده است. ابعاد بزرگ، ترکیب بندی بی نظیر و مبحث مرموز این اثر هنری، آنرا به یکی از مشهورترین نقاشی های رنسانس تبدیل نموده است.
«لئوناردو داوینچی» در سال ۱۴۹۵ میلادی از جانب «لودوفیکو اسفورزا»، دوک میلان و یکی از دوستان قدیمی این هنرمند سفارش خلق یک نقاشی دیواری ۴.۵ در ۸.۸ متری برای «کلیسای سانتا ماریا دله گرتزیه» در میلان بعنوان بخشی از یک پروژه بازسازی را پذیرفت.
«اسفورزا» از «لئوناردو» خواسته بود که شام آخر مسیح را آن طور به تصویر بکشد که در «انجیل یوحنا» توصیف شده است. «لئوناردو» همچون سایر تصویرگری های موجود از این رویداد معروف، مسیح و ۱۲ حواری او را بر سر میز جشن عید «پسح»، جشن سنتی یهودیان به تصویر کشید. با این وجود، لئوناردو برخلاف آثار مشابه، لحظه ای را که عیسی به پیروانش می گوید یکی از آنها به او خیانت خواهد کرد، نشان داده است و بیشتر تمرکز نقاشی را بر واکنش های بیانی فردی شخصیت ها قرار می دهد.

«داوود» اثر «میکل آنژ»


مجسمه «داوود» اثر «میکل آنژ» قرن ها جهان را مجذوب خود کرده است. این مجسمه مرمر که یکی از شاهکارهای مهم تاریخ هنر به حساب می آید، هم مهارت هنرمند و هم هنر در دوره رنسانس را به نمایش می گذارد.
از زمانیکه این مجسمه در قرن شانزدهم میلادی خلق شد، هنرمندان و مورخان هنری آنرا تحسین کرده اند. «جورجو وازاری»، نویسنده، هنرمند و مورخ ایتالیایی تصریح کرد که «با در نظر گرفتن این نکته میکل آنژ با چنین تناسب، زیبایی و کیفیتی این مجسمه را خلق کرده است، «هیچ اثر هنری دیگری از هیچ نظر با آن برابری نمی کند.»
«میکل آنژ» مجسمه ۵ متری «داوود» را در فاصله ۱۵۰۱ تا ۱۵۰۴ میلادی از یک تکه سنگ مرمر خلق کرد. «میکل آنژ» بعنوان یک شخصیت برجسته در فلورانس، در زمانیکه فقط ۲۶ ساله بود مأمور شد این مجسمه را بعنوان یکی از مجموعه مجسمه های پشت بام «کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره» خلق کند. با این وجود، هنگامی که این مجمسمه ۶ تنی تکمیل شد، واضح بود که بلند کردن آن حدودا غیر ممکن است. بنابراین، تصمیم گرفته شد که «داوود» در عوض در میدان« Palazzo della Signoria» نصب شود. این مجسمه از سال ۱۵۰۴ میلادی در این مکان نصب گردید تا این که در سال ۱۸۷۳ میلادی به صورت دائمی به جایی که بعنوان نماد قدرت و سرکشی از سال ۱۵۰۴ تا انتقال دائمی آن به «گالری آکادمی فلورانس» منتقل شد.
«میکل آنجلو دی لودوویکو بوئوناروتی سیمونی» (۱۵۶۴-۱۴۷۵) که با نام «میکل آنژ» شناخته می شود، یک هنرمند مهم در «رنسانس والا» بود. او که در «توسکانی» به دنیا آمد و بزرگ شد، در سنین پایین به هنر علاقه نشان داد و در طول سالهای نوجوانی خود با مجموعه ای از هنرمندان برجسته فلورانسی شاگردی کرد. در حالیکه وی در نقاشی و مجسمه سازی آموزش دیده بود، میکل آنژ بیشتر به سمت دومی گرایش داشت. مورخ هنر جورجیو وازاری عشق میکل آنژ به سنگ مرمر را به بزرگ شدن در معدن سنگ مرمر پدرش نسبت داد.

«پیروزی بال دار»


«پیروزی بال دار ساموتراس» در زمره مشهورترین مجسمه های تاریخی قرار می گیرد. منشأ اصلی «پیروزی بال دار ساموتراس» مشخص نمی باشد. با این وجود باستان شناسان و مورخان هنری به صورت دقیق این مجسمه را مورد بررسی قرار داده اند تا قدمت آن، دلیل ساخت و معنای آنرا شناسایی کنند.
بر مبنای اطلاعاتی که توسط موزه «لوور» انتشار یافته است، این مجسمه احیانا در اوایل قرن دوم قبل از میلاد توسط مردم «ردس»، جزیره ای واقع در یونان خلق شده باشد. بر این اساس، این مجسمه در قلب «عصر هلنیستی» (۳۲۳ قبل از میلاد تا ۳۱ میلادی) ساخته شده است. این جنبش هنری باستانی به خاطر مجسمه های خیره کننده با سوژه های اساطیریِ درحال حرکت، معروف است. این رویکرد هنری در «پیروزی بال دار» هم تجلی یافته است.
این مجسمه حدودا ۵.۵ متری، «نایکی» الهه پیروزی یونان باستان را به تصویر می کشد. «پیروزی بال دار ساموتراس» به صورتی ساخته شده است که لباس خیس و وزش باد قابل مشاهده باشد و این شخصیت بال دار پیروزمندانه به سمت جلو یک کشتی قدم می گذارد. بر این اساس، مورخان به این نتیجه رسیده اند که این کشتی برای بزرگداشت یک نبرد دریاییِ موفق ساخته شده است.

«پرتره آرنولفینی» اثر «یان ون ایک»


«پرتره آرنولفینی» یکی دیگر از آثار مهم تاریخ هنر است که سال ۱۴۳۴ توسط «یان ون آیک» به تصویر کشیده شد. این اثر، «جیووانی دی نیکولا آرنولفینی» و همسرش را نشان داده است. به قول پژوهشگران برخلاف آن چه اغلب پنداشته می شود، همسر او آبستن نیست بلکه دامن پیراهنش را به نشانهٔ مد آن زمان بالا گرفته است.
بیشتر اشیای این اتاق، همچون لوستر، پارچه های رنگ شده و غذاهای وارداتی، برای نشان دادن ثروت بی حد و حصر این زوج به تصویر کشیده شده اند. در دیوار پشتی اتاق یک آینه محدب است که انعکاس دو نفر در آن دیده می شود. یکی از آنها به احتمال زیاد «ون ایک» است.
در مجموع، شمایل نگاری «پرتره آرنولفینی» تصویری از یک زوج تاجر مرفه را به تصویر می کشد که از ثروت خود لذت می برند. در عین حال، تسلط «ون ایک» در رنگ، فضا و داستان گویی را هم به نمایش می گذارد که برای آن زمان یک نقاشی انقلابی بود.
«یان ون ایک»، نقاش فلامانی بعنوان یکی از مهم ترین نقاشان «رنسانس شمالی» شناخته می شود که آثار هنری با مضامین بسیار مذهبی خلق کرده است.

«مونالیزا» اثر «لئوناردو داوینچی »


تابلو نقاشی رنگ روغن «مونالیزا» از سال ۱۸۰۴ میلادی تابحال در موزه لوور پاریس نگهداری می شود. سالانه میلیونها نفر برای بازدید از این نقاشی به این موزه می روند و تلاش می کنند با مشهورترین اثر «داوینچی» عکس بگیرند.
گمان می رود این نقاشی که به تصویرگری های رنسانس از مریم مقدس بسیار شباهت دارد، چهره زنی به نام «لیزا گراردینی»، همسر یک تاجر لباس و ابریشم به نام «فرانسسکو ژوکوندو» را به تصویر کشیده است. به نظر می آید این نقاشی در اتاقکی به نام «لوجیا» که دست کم یک دیواره ندارد، خلق شده باشد.
در پشت سر این زن منظره ای محو وجود دارد که با استفاده از روش «اسفوماتو» خلق شده است. از این روش برای ایجاد تصاویری بدون خطوط و مرزهای مشخص، گویی اجسام در بین دود یا مه نشان داده می شوند، استفاده می شود. در این نقاشی، این زن در حالیکه دستانش را روی هم گذاشته است به چشمان مخاطب خیره شده و لبخند محوی هم بر چهره دارد. البته لبخند خاص این شخصیت مدت ها نظر بینندگان را جلب کرده است؛ به نحوی که مخاطبان با تماشای این نقاشی نمی توانند به راحتی حس و حال این زن و یا قصد نقاش را تشخیص دهند.
نکته مهم دیگر این نقاشی نگاه خیره اوست. برخی با نگاه کردن به این نقاشی احساس می کنند چشمان وی در نقاط مختلف اتاق آنها را دنبال می کند؛ گویی او موجودیت زنده دارد. با این وجود و با این که شاید به نظر برسد چشمان این زن مخاطبان را دنبال می کند، آن چه که به اسم «تاثیر مونالیزا» مشهور شده است در این نقاشی اتفاق نمی افتد. در واقع، محققان آلمانی معتقدند چشمان این زن به ۱۵ درجه سمت راست افراد نگاه می کند که بیشتر به گوش افراد نزدیک است تا چشمان آنها.
با عنایت به گذشته پر هرج و مرج و شهرت چشم گیر «مونالیزا»، این شاهکار اینروزها در پشت لایه ای از شیشه ضدگلوله به معرض نمایش گذاشته می شود.

«مادر ویستلر»


نقاشی «ترکیب بندی شماره یک خاکستری و سیاه» پرتره شناخته شده مادر «جیمز ابوت مک نیل ویستلر» است و با نام «مادر ویستلر» هم شناخته می شود. «ویستلر» در این نقاشی مادرش «آنا ماتیلدا» را در کارگاهش واقع در لندن به تصویر می کشد. در این نقاشی نور بر چهره مادر تمرکز دارد و برای سایر بخش های نقاشی از ترکیب رنگ خنثی استفاده شده است. در این نقاشی دیگر اثر هنری این هنرمند هم بر روی دیوار کنار مادرش به تصویر کشیده شده است.
این نقاشی اولین بار در سال ۱۸۸۱ در ایالات متحده آمریکا و در آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا به معرض نمایش گذاشته شد.
تابلو نقاشی «مادر ویستلر» یکی از مشهورترین آثار به جا مانده از یک هنرمند آمریکایی ساکن خارج از کشور است. از این تابلو نقاشی بعنوان «مونالیزای دوره ویکتوریایی» هم نام برده می شود. «آنا مک نیل ویستلر» سوژه این نقاشی، در زمانیکه ساکن لندن بود در مقابل بوم نقاشی قرار گرفت. او زنی باسواد و جهان دیده بود که در سال ۱۸۳۱ ازدواج کرد. بعد از آنکه همسرش در سال ۱۸۴۹ بر اثر ابتلاء به وبا درگذشت، «آنا» در تمام زندگی اش سیاه پوش ماند.
داستان های مختلفی در رابطه با این تابلو نقاشی وجود دارد؛ گفته می شود «آنا ویستلر» جایگزین کسی بود که نتوانسته بود به قرار برای خلق این تابلو نقاشی برسد یا می گویند در ابتدا قرار بود سوژه این نقاشی ایستاده باشد اما به سبب این که ایستادن برای مدت طولانی برای مادر «ویستلر» راحت نبود، قرار شد سوژه نقاشی بر روی صندلی بنشیند.
نقاش از روشهای فنی مختلفی برای خلق این تابلو نقاشی بهره برده است: پیراهن مادر این نقاش با استفاده از رنگ تیره، کم حجم کشیده شده است، درحالی که حالت دست ها و صورت او (با استفاده از رنگ صورتی و زرد) درخشان به تصویر کشیده شده اند که نشان گر اهمیت نشان دادن «ویستلر» به ترکیب رنگ ها برای درخشان کردن و ایجاد پویایی در تابلوهای نقاشی اش است.
این تابلو نقاشی از دوره ویکتوریایی تاکنون، بخصوص در ایالات متحده آمریکا بعنوان نمادی از مادرانگی، محبت به والدین و ارزش های خانوادگی شناخته می شود. برای مثال در سال ۱۹۳۴ اداره پست ایالات متحده تمبری با تصویر تابلو نقاشی «مادر ویستلر» چاپ کرد.




منبع:

1402/11/11
13:45:35
0.0 / 5
325
تگهای خبر: آموزش , پژوهش , تصویر , جشن
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۱
هنر شهر

هنر شهر

هنر و فرهنگ شهری

honareshahr.ir - تمامی حقوق مالکیت معنوی سایت هنر شهر محفوظ است