حمیدرضا وطن خواه:
معتقد بودیم استعاره و تشبیه دیگر جواب نمی دهد
به گزارش هنر شهر حمیدرضا وطن خواه از خصوصیت های غزل دهه ۷۰ گفت و بیان كرد: معتقد بودیم استعاره و تشبیه دیگر جواب نمی دهد.
به گزارش هنر شهر به نقل از ایسنا، دوازدهمین نشست «شیرازه شعر» كه توسط دفتر شعر جوان برگزار گردید به بررسی كارنامه شعری حمیدرضا وطن خواه اختصاص داشت.
این شاعر در این جلسه به بیان خصوصیت های غزل دهه ۷۰ و خاستگاه اصفهان پرداخت و اظهار داشت: وقتی بحث از غزل دهه ۷۰ باشد، منظور همه غزل هایی كه در این دهه گفته شده نیست، بلكه ما در این نوع غزل با خصوصیت هایی روبه رو هستیم كه پیشتر در غزل وجود نداشت. همچون این خصوصیت ها می توان به موسیقی طبیعی زبان اشاره نمود، یعنی حداقل جابه جایی در اركان.
او افزود: زبان غزل دهه ۷۰، زبان معیار، نزدیك به زبان گفتار است همراه با كلماتی كه در زبان روزمره استفاده می شدند. همینطور تا جایی كه غزل ظرفیت داشت از بازی های زبانی استفاده می شد.
وطن خواه با بیان نمونه هایی از غزل دهه ۷۰ اظهار داشت: آن چه بیشتر از همه درباره غزل این دهه مطرح است و این نوع غزل را متمایز می كند، بیان روایی آن است، یعنی ارتباط عمودی شعر با روایت ایجاد می شود. فاكتور بعدی، بحث عینی گرایی است كه بیشتر با تصویرگرایی همراه می باشد. همینطور در غزل این دهه، شاعر به جزیی نگری می پردازد و به جای كلی گویی، به سراغ اجزای یك پدیده می رود.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش درباره غزل دهه ۷۰ بیان كرد: تصویر، اندیشه های تنیده در هم و مشحون از انرژی است یعنی اگر چیزی بعنوان تصویر می آید باید قابل تعبیر باشد و تك معنا نباشد. این را از ایماژیست ها گرفته بودیم. از فرمالیست ها هم بحث آشنایی زدایی را گرفتیم به این مفهوم كه درباره واژه ها، در سطح اول، معناهایی را كه در طول تاریخ ادبیات حمل شده و به آن اضافه شده پاك نماییم و واژه اصلی را نشان دهیم؛ مثلا ماه، همان ماه باشد نه سمبل زیبایی، اگر هم معنای زیبایی بدهد، در وهله اول، همان ماه باشد. مرحله دوم هم این بود كه بتوانیم معنای جدیدی به آن اضافه نماییم. همینطور نگاه ساختاری هم داشتیم، به این مفهوم كه هر واژه یك نشانه است و باید در متن كاركرد داشته باشد.
وطن خواه اضافه كرد: همچون تكنیك هایی كه استفاه می كردیم «این همانی» و «ما به ازا» بود. در آن دوره بر مبنای آموزه هایی كه داشتیم (شاید هم برداشت ما اشتباه بود)، معتقد بودیم كه دیگر استعاره و تشبیه جواب نمی دهد. این همانی و ما به ازا شكل پیشرفته تشبیه و استعاره بود.
وی همینطور درباره خاستگاه اصفهان اظهار داشت: پس از نیما اتفاق هایی در شعر افتاد كه در شاخه كلاسیك و در اصفهان، بهمن رافعی و خسرو احتشامی پیشگامان آن بودند و نوآوری های بیشتری نسبت به بقیه داشتند. این جریان تا شهرام محمدی، متخلص به آذرخش ادامه داشت و هنگامی كه نخستین شعر را از او شنیدم، به نظرم كاری بسیار متفاوت انجام داده بود.
حمیدرضا وطن خواه همینطور درباره ورود خود به جلسات شعر اصفهان اظهار نمود: اواخر سال ۶۸ وارد انجمن های اصفهان شدم كه انجمن «كمال» نخستین آنها بود و هنوز حسرت وجود چنین انجمنی را در سطح اصفهان دارم. محمد مستقیمی متخلص به «راهی» گرداننده این انجمن بود و با علاقه ای كه به نوآوری در شعر داشت، تلاش می كرد كه همه شاعران جوان از آن بهره مند شوند.
او اضافه كرد: در اولین نشست هم از من خواستند شعر بخوانم اما نقد زیادی صورت نمی گرفت. در انجمن «كمال» از همه قالب ها شعر خوانده می شد و علاوه بر شاعران، مخاطب های غیرشاعر زیادی هم به آن جا می آمدند. همینطور از شاعران شناخته شده امروز، افراد زیادی در آن انجمن رفت و آمد داشتند. بعد از آن، به انجمن صائب رفتم. آن جا فضا كاملا سنتی بود و اجازه خواندن شعرهای نو داده نمی شد. علاوه بر این، تا سه جلسه نمی توانستیم شعر بخوانیم و بعد، در صورت تایید اشعار، می توانستیم در شعرخوانی شركت نماییم. پس از گذشت سال ها، كم كم با بعضی از دوستان شاعر محفل های خانگی تشكیل دادیم و از هر قالب شعر می خوانیدم و بحث می كردیم. در نهایت از دل همین محافل، در اصفهان، نخستین جلسات ترانه هم تشكیل شد.
در انتها دوازدهمین نشست شیرازه شعر، این شاعر از دفترهای شعر خود شعرهایی را خواند و با حاضران به گفتگو درباره آنها پرداخت.
حمیدرضا وطن خواه متولد دوم آذرماه ۱۳۵۰ در اصفهان، دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی و معلم ادبیات دبیرستان است.
او برگزیده شعر دانشجویی سال ۷۴ در بروجرد است و در همایش های مختلف همچون اولین همایش غزل معاصر ایران در رشت (سال ۷۸) حضور داشته است. این شاعر از سال ۷۶ كارگاه های مختلف شعر را اداره می كند و تابحال داوری جشنواره های شعری دانش آموزی و دانشجویی را برعهده داشته است.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب